بررسی سیره علمی و عملی عالمه عارفه بانو مجتهده امین2
دوره زندگی بانو امین
بانو درسال 1274 ه.ش بدنیا آمد و همراه با دو دهه آخر دوران قاجاریه یعنی دو دهه ای که زمینه سازی پیدایش حکومت پهلوی است و دوره پنجاه ساله پهلوی و انقلاب اسلامی تا 23 خرداد 1362 که پایان عمر پربرکت آن مرحوم است، می باشد.
یک سئوال:
آیا این بانوی مجتهد از سیاست به کلی منزوی بوده و تنها در عالم دیانت بدون سیاست سیر علمی، عرفانی و قرآنی داشته ؟ یا او یک عالم آشنای به زمان و سیاست هم بوده است؟
در زمان این بانو سیاست های ضد دینی دوران پهلوی مساله سکولاریزم فرهنگی و لائیسم و نوسیالیسم باستانی است.
و بانو امین در زمان هجوم فرهنگی دشمن که اقتضای زمانه مبارزه فرهنگی است، تلاش فرهنگی می نماید و این یعنی سیاستمدار بودن.
آیت الله سید اسماعیل هاشمی که آن دوران را به خوبی درک کرده بود درباره این بانو می فرماید:« بانویی که در سخت ترین شرایط و دوران اختناق دین و روحانیت، زندگی خود را صرف تعلیم و تربیت بانوانی با ایمان و با فضیلت کرد و آنها را در ستر و حجاب و عفاف از خطرها نگاه داشت.»
فریده عصر در سال 1310 اولین کتاب خود یعنی اربعین هاشمیه را را که شامل چهل حدیث ذرباره توحید و صفات خداوند و اخلاق و احکام شرعی است، را تألیف نمود و این کار در زمان حکومت دیکتاتوری رضاخان که جامعه به سمت اباحیگری و بی دینی سوق داده می شود و هویت دینی مورد هجوم قرار گرفته و زن از مقام و منزلت خود متزلزل شده اقدامی با اهمیت است و تالیف این کتاب در این مقطع تاریخی یک اقدام فرهنگی- اجتماعی صرف نیست بلکه از آن جهت که مخالف سیاست فرهنگی ضد دینی و سکولار حاکم است از یک شعور سیاسی بهره مند است و این بانو با توجه به این که علمای فرهیخته به نیاز جامعه توجه دارند، یک عالم زمان شناس، مبارز در راه دین و اهل عمل و ناظر به مسائل و شرایط اجتماعی بود.
بانو امین در کتاب روش خوشبختی در فضای سکولار دوره محمدرضا پهلوی می نویسد:
خلاصه، انسان خردمند می فهمد همین قوانین اسلام که امروز در دست ماست، بزرگ ترین معجزه است و اگر ما به قانون اسلام عمل کنیم و قدم پشت قدم پیشوایان خود بگذاریم، خوشبخت ترین مردم خواهیم بود، لکن متاسفانه در روش خود انحراف داریم و اگر نقطه ضعفی دیده می شود از عصیان و مسامحه کاری های مسلمانان است و ربطی به قانون اسلام ندارد. قانون اسلام، قانون عادلانه ای است که در تمام شئون زندگانی سودمند است.
فعل و عملی نیست که از طرف شارع ذستورالعملی برای آن وضع نشده باشد . راجع به خوراک ، پوشاک ، ازدواج، معاملات ، حدود، قانون جزائی ، تشکیلات امور سیاسی، قضائی، جنگی، خلاصه اگر اگر جامعه ای روی آن اصول، تشکیل می شد، مملکت آباد و مردم به خیر و خوبی و خوشی زندگانی دنیای خود را به اتمام رسانیده و و نجات و سعادت آخرت خود را تامین می نمودند.
باز در همین کتاب بیان شده است که باید به مقتضیات زمان درصورتی که مخالف با تعلیمات اسلامی نباشد، پیشرفت نمود.
ادامه دارد….